« مکران » شامل کوههاى خاورى – باخترى است که از سواحل دریاى عمان تا فروافتادگى جازموریان دنباله دارد. مرز باخترى این کوهها توسط خط عمان (گسل میناب) از زون برخوردى زاگرس جدا مىشود و در خاور پس از گذر از بلوچستان پاکستان تا محور لاس بلا (Las Bela) ادامه مىیابد. در امتداد محور لاس بلا، گسلهاى چپگرد « چمن(Chaman Fault) » و «اُرناچ نال (Ornach Nal) » معرف یک زون ترادیسى بین زون فرورانش مکران و زون برخوردى هند – اوراسیا است. گفتنى است که از 160 هزارکیلومتر مربع گستره مکران، حدود 70 هزارکیلومتر مربع آن در ایران و بقیه در پاکستان است. از دیدگاه زمینشناسى، این رشته کوه، یک زمیندرز کهن است که به چهره یک منشور بر افزایشى، از کرتاسه پسین یا ترشیرى پیشین تا هولوسن، در فرا دیواره یک زون فرورانش کم ژرفا و کم شیب قرار دارد. زمین ریختشناسى مکران پیوند نزدیک با الگوى ساختارى، شدت چینخوردگى و سنگ رخسارهها دارد. در یک نگاه کلى، بلنــدى این رشته کوه از شمال به جنوب کاهش می یابد. اسنید (1970)، مکران را به سه واحد فیزیوگرافى « پـادگانههاى دریایى » به موازات ساحــل، « نهشتههـاى آبرفتى شمال پادگانههــا » و « تپهها و بلندىهاى مکران » تقسیم مىکند. از سیماى ریختشناختى شاخص مکران مىتوان به آمیزههاى رنگین، برونزدهاى چهرهساز فلیشهاى وحشى(Wild Flysch) ، آمیزههاى زمینساختى (Tectonic Melange) و سواحل بالا آمده ( (Raised Beach پلکانى، خلیجهاى نعلـى شکل و گلفشانها اشاره کرد. بخش دریایى مکران به علت شیب تند فلات قاره پهنـــاى کمى دارد و در فاصلة 25 کیلومترى از ساحل، ژرفاى آب به 200 متر میرسد. گفتنى است که خمش سنگ کره اقیانوسى پیش از فرورانش و به ویژه عملکرد گسلهاى راندگى از عوامل چهرهساز مکراناند.
مکران نوعى اشتقاق درونقارهاى، به سن ژوراسیک پسین – کرتاسه پیشین در سکوى ایران است که با توجه به رفتار امواج صوتى و سرعت امواج در پىسنگ، با اقیانوسزایى همراه بوده است. به همین دلیل، پىسنگ ناحیه نوعى پوسته اقیانوسى با میانگین ستبراى حدود 7 کیلومتر است که با توالى ستبرى از رسوبهاى فلیشگونه و گاه شبه مولاس پوشیده شده که ممکن است تا حدود 10هزار متر ضخامت داشته باشند. در یک راستاى شمال به جنوب، پوشش رسوبى روى پىسنگ، جوانتر است. در شمالىترین بخش مکران مجموعهاى ا4 پوستههاى اقیانوسى و رسوبات پلاژیک کرتاسه بالا رخنمون دارند که به طور عموم با ردیفهاى فلیشى کرتاسه بالا – ائوسن پوشیده و یا در آمیختهاند. بخش میانى مکران با فلیشهاى الیگوسن، با چند دگرشیبى موازى درون سازندى و یک دگرشیبى زاویهاى در بالا، پوشیده شده است. رسوبهاى میوسن، به ویژه پلیوسن، بیشتر رخسارة آوارى دارد که بخش میانى تا ساحل دریاى عمان را زیر پوشش دارند. جوانترین رسوبهاى مکران، ماسهسنگهاى سست و کم سیمان به سن پلیو – پلیستوسن است که به ویژه در نواحى ساحلى با پادگانههاى دریایى کواترنرى پوشیده شدهاند.
به دلیل شرایط حاکم بر زون فرورانش، واحدهاى زمینساختى – چینهنگاشتى یاد شده، گاهى نظم چینهاى ندارند. در حاشیه شمالى کوههاى بشاگرد، آمیزهاى از پوستههاى اقیانوسى وجود دارد که نمونــه بارزى از آمیزههاى رنگین ایران است. در پهلوى جنوبى کوههاى بشاگرد، آمیزهاى از اولیستولیتهاى وابسته به پىسنگ و فلیشهاى پالئوژن وجود دارد که به آن « فلیش وحشى » نام داده شده است. آمیزة دیگر این ناحیه، آمیزههاى رسوبى است که در اثر گسلش و چینخوردگى شکل گرفته است. آمیزههاى سهگانه یاد شده که به طور عمده در کنار گسلهاى فعال رخنمون دارند، نشان دهندة ناآرامىهاى شدید و جریانهاى آشفته در حوضه رسوبى هستند.
در ناحیهمکران، چینها روند تقریبى خاورى – باخترى دارند که با جهت بیشینه کوتاهشدگى و فشار بیشینه در راستاى شمال خاور، هماهنگى دارد. کوتاهشدگى، بیشتر، با راندگى همراه است، به گونهاى که به تقریب مرز بسیارى از واحدهاى سنگ چینهاى از نوع راندگى است. بدینسان، ساختار مکران، الگویى فلسى(Imabricated) دارد که فلسها با گسلهاى معکوس پر شیب مرزبندى مىشوند و فرجام آن رانـده شدن فلس از پسخشکـى ( (Hinterland (N-NE) به سمت پیشخشکى (Foreland) (S - SW) است. این ساختار در اثر رویدادى پدید آمده که اوج آن در میوسن بوده و از آن پس نیز با شدت کمترى همچنان ادامه دارد زیرا که به لحاظ تداوم فرورانش، در ناحیه مکران،گسلها هنوز فعالاند و زمین به بالا آمدن ادامه مىدهد که این عمل با چینخوردگى، کوتاهشدگى و با پسروى خط ساحلى همراه است. گفتنى است که:
«گسل» هاى مکران، از نظر زمان پیدایش و نقش، از چند نوعاند : «گسلهاى طولى(Longitudinal Faults) » که در آغاز از نوع گسلهاى نرمال بوده و همزمان با شکلگیرى حوضه به وجود آمدهاند ولى، در رژیمهاى فشارشى بعدى به گسلهاى راندگى با شیب تند به سمت شمال و شمال خاورى تبدیل شدهاند. از ادامه گسلها در ژرفا اطلاعى در دست نیست .
«گسلهاى مزدوج (Conjugated Faults) »، که از نظر روند و نوع به دو گروه قابل تقسیماند. گروه نخست، داراى روند شمال باخترى هستند که سازوکار امتداد لغز راستگرد دارند. گروه دوم، داراى روند شمال خاورى با سازوکار حرکتى امتداد لغز چپگردند. گسلهاى مزدوج، روند خاورى – باخترى ساختارها را قطع مىکنند و به یک همگرایى به طرف شمال، در داخل منشور برافزاینده اشاره دارند.
«گسلهاى نرمال ( (Normal Fault » که در ساحل مکران دیده میشوند. زمان پیدایش آنها کواترنر دانسته شده و پذیرفته شده است که خطى بودن حاشیه شمالى پادگانههاى دریایى و همچنین، بالا آمدن سواحل مکران نتیجه عملکرد این گسلهاست و حرکتهاى قائم این گسلها سبب شده تا پادگانههاى دریایى در سطوح تراز گوناگون سامان گیرند.